پندار پدیا؛ احمد اسماعیل گاطع الصیمری مشهور به احمد الحسن در حالی بهدروغ مدعی فرزندی و وصایت امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف است که هنوز امام زمان ظهور نفرموده، ادعای قیام کرده و خود را اولین نفر از مهدیین مینامد. وی با اینکه سید نیست و اصلونسب او از طایفه «صیامر» معلوم و معروف است، عمامه سیاه بر سر میگذاشت و در مجامع عمومی ظاهر میشد؛ از جمله ـ طبق فیلمی که از او گرفته شده است ـ بر بالای منبر در یک مسجد، با لباس روحانی و عمامه سیاه سخنرانی کرده و ادعاهای ضدونقیض خود را مطرح کرده است.
مهندس مسعود مؤمنی پژوهشگری است که سالها روی این فرقه کار کرده است. در عراق و خصوصاً در بصره تمامی کتب مرجع این فرقه را بررسی کرده است و در نهایت در گفتوگویی بخشهایی از اطلاعات خود را بهصورت خلاصه در پاسخ به سؤالات مطرح کرده است. اینکه یمانیها کیستند و چه میکنند و در ایران چه وضعیتی دارند هم جزو مسائلی است که مؤمنی با جزئیات فراوان به آن پاسخ داده است.
آنها معتقدند که حکومت ایران حق احمد الحسن است. مهندس مؤمنی میگوید که احمد الحسن حتی به رهبری هم نامهای داده است که: ««حکومت ایران و ری حق من است و بزرگی به من مفروش و اینها را تحویل من بده»! متن این نامه که نوشته «ایران و ری» نشان میدهد که ایشان هنوز در آن تفکرات بدوی است که فکر میکند ری برای خودش حکومتی دارد. اما پیروانش چون احمد اسماعیل بصری را حجت خدا میدانند، همه حکومتها را حق او میدانند و منتظر قیام هستند.»
کمی از این فرقه بگویید؟ از کجا شروع شد؟
آن را فرقهٔ یمانی، یا فرقهٔ همبوشی (به دلیل انتساب رهبر این فرقه به طایفهٔ همبوشی) مینامند. رهبر این فرقه شخصی است به نام «احمد اسماعیل گاطع الهمبوشی» که اتباعش او را به نام مستعار «الامام السید احمد الحسن الیمانی» میخوانند. او در بصره و در منطقهٔ هویر به دنیا آمده است و محل زندگیاش هم مدتها هویر و زبیر بصره بوده است. اما وضعیت فعلیاش مشخص نیست که کجاست؛ آیا مرده است یا زنده؟! اینها معلوم نیست. برخی معتقدند در قیامی که سال ۲۰۰۸ کردند و قصدشان کشتن آقای سیستانی – بهعنوان مانع ظهور بوده است – ایشان به همراه ۲۰۰ نفر دیگری که در درگیری با پلیس عراق کشته شدند، کشته شده است و جسدش سوخته است. برخی اما اعتقاد دارند که به امارات فرار کرده است.
پیروانش در این مورد چه فکر میکنند؟
اتباع احمد اسماعیل چند دسته هستند، برخی میگویند «در غیبت است»، برخی میگویند «در غیبت نیست، بلکه در اختفا است و مخفی شده است، چون امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف که خودشان غایب بودند و ایشان دیگر نیازی نبوده است که به غیبت روند و الان مخفی شدهاند». این آقا تحصیلات خود را ادامه داد تا وارد دانشگاه بصرهٔ عراق شد و توانست در سال ۱۹۹۲ مدرک شهرسازی بگیرد. هفت سال زندگی نامعلومی دارد؛ سال ۱۹۹۹، بعد از هفت سال برای تحصیلات وارد حوزهٔ علمیهٔ آقای صدر میشود که سه سال – تا ۲۰۰۲- آنجا تحصیل میکند و از سال ۲۰۰۲ ادعای خود را اعلام میکند. ایشان ادعا میکند «فرزند امام زمان و فرستاده و وصی حضرت» است. اعلام میکند که «من به دستور امام مهدی به حوزه علمیهٔ نجف آمدم که هم انحراف سیاسی دارد هم انحراف مالی و هم انحراف اجتماعی، تا حوزه را اصلاح کنم؛ امام زمان به من گفته که «بنی فدیتک عجل» – فرزندکم، قربانت شوم، ظهور کن!» ایشان میگوید «وقتی شروع کردم به چشمان ۴۰۰۰ نفر از طلاب حوزه علمیه دست کشیدم و همهشان ملکوت آسمانها را دیدند»؛ میپرسند که یکی از اینها را معرفی کند، میگوید که «همه اینها مرتد شدند و از من برگشتند!» و این ادعایش را هم نمیتواند اثبات کند. جزوهای دارد به اسم «داستان ملاقات»؛ در این جزوه نحوهٔ ادعا و خوابدیدن و اینکه مأموریتش را چگونه آغاز کرده است، توضیح داده است. در این جزوه خودش میگوید «من در نجف به ساحری بزرگ و کسی که به ممالک جن دسترسی دارد معروف شدم». همه بهاتفاق این را گفتهاند و این جملهٔ ایشان در این کتاب وجود دارد. اگر این جزوه را بخوانید میبینید که شروع ادعایش با دشمنی با علما بوده است، خصوصاً علمای نجف. پایهٔ ادعایش هم خواب است. آنجا هم برای خوابش استدلال میآورد؛ خودش میگوید «خواب امام زمان علیهالسلام را دیدم بعد هم حضوری خدمت حضرت رسیدم»! در حوزهٔ علمیه با شخصی به نام حیدر مشتت آشنا میشود. علیرغم توصیهای که استادش آقای علی اسدی کرده بود که «سراغ این فرد نرو که منحرف است»، اما باهم رفیق میشوند و آنجا ادعا را باهم شروع میکنند. همزمان در این ایام از حوزهٔ آقای صدر چند نفر ادعای ارتباط با امام زمان علیهالسلام یا ادعای مهدویت داشتهاند؛ از این میان میتوان «مهندس محمود صرخی» را نام برد که اول عمامه سفید گذاشت و بعد مشکی و بعد ادعای مرجعیت و ارتباط با امام زمان علیهالسلام کرد؛ ایشان هم مهندس عمران بود در دانشگاه بغداد. آقای «فاضل مرسومی» و «الکرعاوی» که داستانش را خواهم گفت هم بودند. بههرحال احمد اسماعیل با حیدر مشتت دوست میشوند، مشتت میشود یمانی و احمد اسماعیل میشود فرزند و فرستاده و وصی امام زمان. شروع میکنند به تبلیغات در کوچه و خیابان. حیدر مشتت به ایران میآید و در اینجا با شخصی به اسم «عیسی مزرعاوی» – که اولین ایمانآورندگان به این فرقه است – شروع میکنند به تبلیغات. البته «عیسی مزرعه» هم به این آقا میگویند که الان زنده است. یک عدهای را دور خود جمع میکنند، به قم و به دیدار علما میروند و ابلاغ میکنند که یمانی آمده، فرزند امام زمان هم آمده است و بههرحال آنجا تظاهراتی هم راه میاندازند. یک عده را طرفدار خود میکنند. در نهایت حیدر مشتت دستگیر و ۶ ماه در ایران زندانی میشود. بعد که آزاد میشود و برمیگردد نزد احمد اسماعیل، اختلافشان شروع میشود و آنجا حیدر مشتت در مرگ مشکوکی کشته میشود. پس از آن احمد اسماعیل همزمان با آن مقاماتی که برای خود قائل بود، یمانی هم میشود. نامهای هم به حیدر مشتت داده بود که «مانند دست راست من و یمانی است» که آن نامه را هم پس میگیرد و حیدر مشتت را مرتد اعلام میکند و او را دجال بصره مینامد. بههرحال احمد اسماعیل از سال ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۶ علنی تبلیغ میکند. اول در کوچه و خیابان؛ مرکزی هم درست میکنند برای تبلیغات. سال ۲۰۰۶ مخفی میشود تا سال ۲۰۰۸؛ در این سال با طرفداران «ضیا عبدالزهره الکرعاوی»، شورشی میکنند و قصد کشتن مراجع نجف – آقای سیستانی – را داشتند. عملیاتشان لو میرود و هم «حسن حمامی» رئیس مکتب نجف و رئیس فرهنگیشان زندانی و دستگیر میشود و هم «سعدی القطرانی» که رئیس شاخهٔ نظامیشان بوده است. اعترافات هر دو هست که قصدشان کشتن مراجع بوده است. قرار بوده تظاهرات کنند و یک ربع بعد احمد اسماعیل بهعنوان امام مهدی ظهور کند که اینجا شکست میخورند. در سال ۲۰۰۸ احمد اسماعیل ناپدید میشود. همانطور که اشاره کردم برخی میگویند که همانجا کشته شده است، چون جنازهها یکسری سوخته بوده و قابلتشخیص نبوده است و برخی هم میگویند به امارات فرار کرده است. چهار سال از ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ ناپدید میشود. در سال ۲۰۱۲ صوتی در فیسبوک بارگذاری میشود و میگوید «من احمد الاسماعیلم!» که البته استادش آقای علی اسدی و بقیه این صوت را منکر میشوند و میگویند این صوت خودش نیست. از آن موقعی هم که پیام میدهد اشتباهات زیادی دارد. بعد که میبینند اشتباهاتش در فیسبوک هم زیاد است و امام معصوم نمیتواند اینقدر اشتباه داشته باشد، دوباره آن صوت هم مخفی میشود و ۵ سال اثری از صوتش هم نبود. اخیراً عید غدیر یک خطبهٔ ۱۷ دقیقهای خواند و خطبهاش را هم بدون بسمالله شروع کرد! احمد اسماعیل ادعا دارد که فرزند پنجم امام زمان است؛ خودش را اینگونه معرفی میکند: سید احمد فرزند سید اسماعیل، فرزند سید صالح، فرزند سید حسین، فرزند سید سلمان و فرزند امام زمان علیهالسلام.
شجرهنامه حقیقی احمد اسماعیل گاطع الهمبوشی
درصورتیکه طایفهٔ اینها اصلاً سادات نیستند! قبر پدر و مادرش – پدرش به اسم اسماعیل ابوداخل و مادرش به اسم نجم فارس (ام داخل، چون اسم برادر بزرگش داخل است)- قبرهایشان موجود است. میدانید که در کشورهای شیعه هرکسی فوت میکند حتماً سیادتش را مینویسند. همینالان عکس قبرشان موجود است. اصلاً طایفهشان طایفهٔ سید نیستند؛ اما ایشان چنین ادعایی دارد. جد چهارمی هم که ایشان میگوید امام مهدی علیهالسلام است، جدش معروف است، شجرهنامهای که طایفهشان دارد موجود است. ما بارها از اتباع او خواستهایم برای اینکه بیدین از دنیا نروند تشریف ببرند عراق و بصره و تحقیق کنند. فیلم نسبشناس طایفهشان در اینترنت هست که پسرعمهٔ خود احمد اسماعیل است؛ اجدادش را اینگونه معرفی میکند: «احمد، اسماعیل، صالح، حسین، سلمان بن داود، بن همبوش (که اسم طایفهشان است)». آنجا میتوانند بروند و تحقیق کنند و ببینند که ایشان اصلاً سید نبوده است که بخواهد فرزند امام زمان علیهالسلام باشد. اتباع احمد اسماعیل اسم همبوش را که میآوری اصلاً منکر میشوند و میگویند چنین طایفهای نیست؛ درصورتیکه در کتابهای انصار عرب چنین طایفهای هست. ۷ عمو داشته است و الان میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد و پرسید که ایشان که بوده است و بچگیاش چه مشکلاتی داشته است؛ اینها ثبت و ضبط است. انشاءالله بتوانند از این انحراف دست بردارند. بههرحال این سرگذشت مختصری از آقای احمد اسماعیل و زندگی ایشان بود.
الان پیروانش ارتباطی با او دارند؟
راه ارتباطی که الان دارد از طریق صفحهای در فیسبوک است که از آنجا به اتباعش پیام میدهد. راه شناختش از نظر اتباع احمد اسماعیل، صوت اوست که در فیسبوک پخش میشود. همانطور که میدانید الان با نرمافزارها صوت را تولید میکنند و اخیراً هم باتوجهبه امکاناتی که فیسبوک دارد مشخص شده است از چند کشور مختلف در دنیا اکانتهای ایشان ساپورت میشود! راه ارتباطی دیگر ایشان چهار نمایندهاش در مکتب نجف است. اتباع ایشان معتقدند اینها نمایندگان خاص امام معصوم – یعنی همان احمد اسماعیل بصری – هستند؛ میگویند از آن طریق هم با اتباعش ارتباط دارد. این چهار نفر اسامیشان: «شیخ ناظم العقیلی»، «سید حسن حمامی» – که اخیراً فوت کرد – و «شیخ حبیب سعیدی» و «واثق حسینی» است. این چهار نفر را نمایندگان خاص امام معصوم میدانند که با او در ارتباطاند، ولی مردم عادی او را نمیبینند.
تصویر نمایندگان احمد الحسن
اثر مکتوبی هم دارد؟ اصلاً تبلیغاتشان به چه صورت است؟
اینها مدعی بودند یمانی آمده است که به امام زمان علیهالسلام دعوت کند، اما این آقا ادعای امامت هم دارد و کتاب احکام هم داده است. کتابی است به اسم «شرایعالاسلام» که احکامشان در آنجا نوشته شده است و از آن پیروی میکنند. حدود ۵۰ کتاب را به ایشان منتسب میکنند؛ یکسری پرسشوپاسخ است که جمعآوری کردهاند و کتابهای افراد دیگری هم هست که بعضاً کشف شده است که به اسم این آقا نشر دادهاند تا بگویند که علمش زیاد است. اما در مورد فضاهای تبلیغیشان، اینها در تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک و در کلیه فضای مجازی تبلیغ میکنند. از مراکز تبلیغیشان همان مکتب نجف و چهار نمایندهای است که اشاره کردم. حوزه علمیه دارند، دانشگاه دارند، مجلهای دارند به اسم «الصراط المستقیم» که آن مجله را نشر میدهند. هفتهنامهای دارند به اسم «هفتهنامهٔ ظهور»، رادیویی دارند به اسم «رادیوی ظهور» و شبکهٔ ماهوارهای دارند به اسم «المنقذ العالمی».
اشاره کردید که بین پیروان او درمورد اینکه صوت منتشره در فیسبوک یا اصلاً فردی که به این نام در فیسبوک اکانت دارد متعلق به شخص احمد اسماعیل هست یا نه اختلاف وجود دارد. آیا بین پیروان تنها در این مورد زاویه وجود دارد یا مسائل دیگری هم هست؟
این فرقه علیرغم ادعای رهبرش که در اوایل گفته بود «من قائم آل محمد هستم و میخواهم جهان را متحد کنم» از سال ۱۹۹۹ که ادعایش را شروع کرده است تا الان حدود ۲۲ سال میگذرد که خود این فرقه به چهارشاخهٔ اصلی و بهعبارتدیگر به ۷ شاخه تقسیم شده است. احمد اسماعیل بصری الان شخصیت متبوعی است که اتباعش چندین فرقه شدند و فرقههای مختلف به همدیگر اهانت میکنند. چهار شاخهای که اشاره کردم – یعنی شاخههای اصلیشان – یکی فرقهٔ مکتب نجف است و آن چهار نمایندهای که اشاره کردم؛ مکتب نجف میگویند امام ما در فیسبوک، هم پیام متنی میدهد و هم صوتی و او امام معصوم ما است. فرقهٔ دیگر «رایات السود» یا Black Banner یا «پرچمهای سیاه مشرقی» است که رهبری دارند که امام چهاردهم این فرقه است یا «وصی دوم حدیث الوصیه» یا «مهدی دوم» به اسم «ابوصادق عبدالله هاشم» که یک کارگردان مصری است و ادعا دارد آن شاخهٔ این فرقه برحق است. اینها عکس احمد اسماعیل را منکر نمیشوند، طرفداران مکتب نجف عکسش را منکر میشوند و میگویند احمد اسماعیل رجعت یافتهٔ امام حسین است که به این دنیا آمده و بهعنوان امام حسین دارد ایفای نقش میکند. رایات السود همچنین درمورد صوت احمد اسماعیل میگویند: «این صوت، صوت گوسالهٔ سامری است و صوت احمد اسماعیل، امام ما، نیست!». به این صراحت به یکدیگر توهین میکنند.
تصویر ابوصادق عبدالله هاشم سازنده مستند The Arrivals که در ایران جنجال زیادی برپا کرد
فرقهٔ دیگر، فرقهٔ «جیش الغضب» است، در بصره هستند و خیلی از آنها روحانی هستند؛ حملهای که به سفارت ایران در بصره کردند توسط این فرقه بود که سفارت ایران را نابود کردند. فرقهٔ دیگر، فرقهای است به اسم «احلاس» که رهبرشان شخصی به اسم مهدی رحیمی است که تعداد بسیار کمی هستند و در ایراناند و رهبرشان ادعا دارد که در آلمان است، اما جایش مشخص نیست. اینها در ایران شهرهای عمدهای که مورد هدف قرار دادند، حوزهٔ علمیهٔ قم، دزفول، اهواز و مشهد بوده است و در بسیاری از شهرهای دیگر هم مبلغینشان فعال هستند و علنی یا مخفیانه یار جمع میکنند.
اصلاً در ایران و عراق چقدر فراوانی دارند؟ آماری وجود دارد؟
مقارن سقوط صدام تعداد زیادی مدعی از طریق حزب بعث عراق درست شد که عمدتاً هم از حوزهٔ سید محمد صدر – پدر مقتدا صدر – بودند. آنجا را بهعنوان پایگاه قرار دادند و سوءاستفاده کردند. مدعیانی مثل محمود صرخی، ضیا عبدالزهر الکرعاوی، احمد اسماعیل بصری و… که خیلی از اینها مهندس بودند و بعداً عمامه گذاشتند؛ اول عمامهٔ سفید گذاشتند و بعد هم عمامهٔ مشکی و ادعای سیادت هم کردند. در بین این فرقهها، فرقهٔ احمد اسماعیل بصری رونق بیشتری گرفت و به همین دلیل هم حمایتهای مالی خوبی از طریق امارات – اینها مستند است – شد، همچنین از دیگر کشورهایی که دشمن شیعه هستند؛ چون فرقهای بود که در شیعه میتوانست خلل و تفرقه ایجاد کند و اعتقادات شیعه را زیر سؤال ببرد. این فرقه از بصره آغاز شد و بیشتر با جنوب کشور ما در تماس بودند و این قسمت را تحتتأثیر قرار دادند؛ یعنی شادگان، دزفول و اهواز که چند مرکز اصلی اینهاست. بعد هم کمکم در قم و مشهد و تهران شروع به تبلیغات گسترده کردند و شاید بشود گفت که در بیشتر شهرهای ایران اینها مشغول تبلیغات هستند. همچنین از فضای مجازی هم حداکثر استفاده را کردهاند. تلگرام پایگاه اصلی اینهاست، اینستاگرام، فیسبوک و اخیراً هم در کلابهاوس فعالیت خود را آغاز کردهاند که بتوانند یارگیری کنند.
مبلغین و سرانشان در ایران و عراق شناخته شدهاند؟
در عراق میشود به چهار مبلغ اصلی – که آنها را نمایندگان خاص امام سیزدهمشان میدانند – اشاره کرد که پیشازاین نام بردهام و درموردشان توضیح دادهام. به ترتیب اهمیت اگر بخواهیم نام ببریم سید حسن حمامی است که اخیر فوت کرد، شیخ ناظم العقیلی و بعد از آن هم سید واثق حسینی و بعد هم شیخ حبیب سعیدی. چند مبلغ بنام هم در فرقهٔ خود دارند. مثل علا سالم، عبدالعال المنصوری و… اما در ایران افرادی که مشکل داشتهاند و دارند لیدری تبلیغاتی این فرقه را به دست گرفتهاند، از جمله سید حسین موسوی شیرجینی که ایشان عضو منافقین بود و بعداً هم صوفی شد و بعد هم الان برگشته است و یکی از فعالترین افراد در ایران هستند که مشغول یارگیریاند. دیگر مبلغشان عباس فتحیه است که واقعاً تعادل روحی ندارد و فردی بسیار هتاک و بیتربیت است و حتی ناسزاهایی که به خودشان میگویند اصلاً در شأن هیچکس نیست که اینها بخواهند با فرقههای انحرافی خودشان هم بگویند.
پوستر اطلاعرسانی جریان احمد الحسن از بازداشت دو فریبخورده این فرقه
یک فرقهای دارند که از فرقهٔ احمد اسماعیل منشعب شده است به اسم رایات السود، این آقای عباس فتحیه به اینها میگوید که حشیش میکشید، قاچاق مواد مخدر میکنید؛ البته آنها هم کم نمیگذارند و به اینها میگویند که شما تابع صوت گوسالهٔ سامری هستید. خلاصه این القاب زشت را خودشان نصیب خودشان میکنند و آقای احمد اسماعیل بصری که به ادعای خودش آمده بود جهان را متحد کند بعد از ۲۲ سال که فعالیت کرده است، افرادی هتاک بیتربیت و عصبی پرورش داده است که البته ظاهر بسیار مؤدبی به خود میگیرند. اینها کانالی دارند که یکی از اینها که خیلی از اینها صدمه دید و هنوز هم یمانی است کانالی تشکیل داد به اسم کرکسهای دعوت. اگر میخواهید بدانید که باطن اینها چطور است میتوانید به این کانال مراجعه کنید. ارتباطات مخفی که دارند را مستند خودشان نشر میدهند. ارتباطات مخفی که دارند و فحشهایی که نثار هم میکنند. پس اینها چهار نمایندهٔ اصلی در عراق دارند؛ چند نفر مبلغ در ایران هم دارند که مشغول تبلیغ هستند.
میتوان پیروان آنها را قشربندی کرد؟ یا قشر خاصی را در میان آنان بیشتر دانست؟
تمامی اقشار را هدف میگیرند؛ اما عمدهٔ مرکز هدفشان افرادی هستند که آسیبهای روحی دیدهاند. آنها دنبال مأمنی میگردند و از آن طرف هم که به امام زمان اعتقاد دارند؛ اینها میرسند و میگویند که فرستادهٔ امام زمان آمده است و میخواهد دنیا را نجات دهد. از این زمینه استفاده میکنند و افراد را جذب میکنند. یا کسانی که از شرایطشان ناراضی هستند؛ اینها با ناسزاگفتن به علمای حاضر و حکومت سعی میکنند با آنها همراهی کنند و کمی که آمدند جلوتر اعتقادات خودشان که دین و احکام و روش جدید هست را به خورد افراد میدهند. بچههای مذهبی را هم که عاشق امام زمان و منتظر حضرت هستند را با سوءاستفاده از روایات و آیات قرآن به دام میاندازند و افکار انحرافیشان را آرامآرام به اینها تلقین میکنند. طوری شستشوی مغزی میدهند که این افراد بهتدریج به بدعتهای اینها خو میگیرند و عادت میکنند.
حکومت ایران – یا حتی عراق – چه مواجههای با این فرقه داشته است؟
در ابتدا بسیار نرم و عادی مانند باقی ادیان و فرق بود. اما در اثر مرور زمان باتوجهبه حرکاتی که داشتند و منشعب از اعتقاداتشان بود، معلوم شد که اینها در حال جمعکردن نیرو هستند که قیامی را صورت دهند، چون جزو اعتقاداتشان است. اینها معتقدند که تمام حکومتها – خصوصاً حکومت ایران – حق آقای مهندس احمد اسماعیل اهل بصره عراق است. خود این آقا به رهبری نامه داده است که «حکومت ایران و ری حق من است و بزرگی به من مفروش و اینها را تحویل من بده»! متن این نامه که نوشته «ایران و ری» نشان میدهد که ایشان هنوز در آن تفکرات بدوی است که فکر میکند ری برای خودش حکومتی دارد. اما پیروانش چون احمد اسماعیل بصری را حجت خدا میدانند، همة حکومتها را حق او میدانند و منتظر قیام هستند. اینها این اعتقادات را کمکم بروز دادند؛ مسئولین هر حکومتی در هرجای دنیا در مقابل براندازی بیتفاوت نخواهند بود و فهمیدند که این روشها پایههای اعتقادی این فرقه است. این فرقه معتقد است که تمام نماز و حج و روزهٔ آنها که احمد اسماعیل را قبول ندارند یا دشمن او هستند، قبول نیست و حتی میشود از دشمنان احمد اسماعیل سرقت کرد. این حکم مهندس احمد اسماعیل بصری در کتاب «شرایع الاسلام» است! یا «اگر جنگی شود و افرادی علیه احمد اسماعیل بجنگند، همة زنهایی که در این جنگ اسیر میشوند همگی مال شخصی این آقای اهل بصره هستند» و میگوید هیچ سربازی حق ندارد حتی یک عدد از این زنها را هم بردارد، مگر اینکه من به او اجازه دهم. اینها بخشی از تفکرات این فرقه است که البته در تبلیغات اعلام نمیکنند تا بتوانند یار جمع کنند. طبیعی است که برخورد یک حکومت آزاداندیش با فرقهای که دارد یار جمع میکند برای این هدف و میگوید احمد اسماعیل آمده است که جهان را بگیرد باید چگونه باشد. هرچند برخوردهایی هم که تا الان شده است، برخوردهای نرم و ارشادی بوده است. اما آنهایی که از حد گذراندهاند و شروع به هتاکی و ناسزاگفتن کردهاند و افراد داعشی تربیت کردند، در این موارد برخورد تندتری شده است.
از اعتقادات و آداب این فرقه بگویید؟ چقدر شبیه به اعتقادات سنیها یا شیعیان است؟
معتقدند که ظهور اتفاق افتاده است، الان ما در زمان ظهور هستیم و احمد اسماعیل که اهل بصره است قائم آل محمد اول است. آمده است که جهان را پر از عدل و داد کند. چه کسی جهان را پر از عدل و داد میکند؟ احمد اسماعیل بصری! نقش امام زمان چیست؟ اینها معتقدند که امام زمان علیهالسلام بعد از اینکه احمد اسماعیل جهان را پر از عدل و داد کرد، ۷ سال میآید و حکومت میکند و احمد اسماعیل هم وزیرش است. بعد که حضرت فوت کردند احمد بصری قائم آل محمد میشود و بر کل دنیا حکومت میکند و خودش و بچههایش بیش از ۳۰۰ سال حکومت میکنند. خدا اینکه اهل زمین و زمین را فرونمیبرد بهخاطر این است که احمد اسماعیل بصری و بچههایش هستند. در عین این مقام که برای احمد اسماعیل قائل هستند میگویند که یمانی هم که داریم آقای احمد اسماعیل بصری است. اینها معتقدند امامان ۲۴ نفر هستند که امام سیزدهم که آقای احمد اسماعیل بصری است، آمده است. از کلمهٔ امام سیزدهم پرهیز میکنند درصورتیکه در متن کتب ایشان کلمهٔ امام هست. در متشابهات که خود احمد اسماعیل میگوید من امامی هستم از جانب خدا که اطاعت من واجب است. در کتاب قبل از طوفان دوم صریحاً گفتهاند احمد امام سیزدهم است از ۲۴ امام؛ اما به مردم نمیگویند که بتوانند اول آنها را فریب دهند. پس اینها اعتقاد دارند امامان ۲۴ نفر هستند و به همین علت کتابی نوشتهاند به نام واقفیه عصر الظهور؛ راجع به شیعیان که «شیعهها واقفی هستند که میگویند امام آخر ما امام دوازدهم است، این حرفها نیست و امامان ۲۴ نفرند و مراجع ما را فریب دادند.» اینها معتقدند که احمد بصری مهدی اول است. اولین و مهمترین یار امام زمان از آن ۳۱۳ نفر است و درعینحال معتقدند که این شخص فرزند امام زمان است که قبل از امام زمان آمده است. میگویند که اگر امام زمان بیاید احمد بصری همراه ایشان میآید ۸ ماه شمشیر به دوش دارد و علما و مراجع و پیروانشان را میکشد. چون اعتقاد دارند که احمد اسماعیل حجت خداست، حکومت ایران را هم حق احمد اسماعیل بصری میدانند! اینها معتقدند که ظرف ۲۷ حرف علم که ما معتقدیم نزد امام زمان است، نزد احمد اسماعیل بصری است. اینها علم رجال، اصول و حتی علومی که مربوط به ادبیات عرب میشود را بدعت میدانند. چون اگر فرد بخواهد روایات شاذّ و جعلی را استفاده کند علم رجال مزاحمش است! اینها معتقدند که در این ۱۲۰۰ سال که احمد اسماعیل نبوده است خدا معلوم نیست با مردم چهکار میکرده است؛ اسمش را میگذارند دوران فترت، و مردم لیاقت نداشتند که احمد اسماعیل بصری را بشناسند؛ حال یا خدا مردمی را که در این ۱۲۰۰ سال بودهاند بهخاطر نبود احمد اسماعیل عذاب میکند و یا میبخشد. این جزو اعتقاداتشان است. اینها معتقدند که سلاح رسول خدا نزد احمد اسماعیل است؛ چون سلاح را ندارد میگویند منظور از سلاح علم است. اینها اعتقاد دارند انصار احمد اسماعیل از انصار امام حسین مقامشان بالاتر است و اینها اولین افرادی هستند که وارد بهشت میشوند. میگویند برای اعتقاد به احمد اسماعیل استخاره کنید. اگر استخاره خوب آمد به احمد اسماعیل بگروید و اگر بد بود نیتتان خالص نبوده است. این جماعت اعتقاد دارند که کسی که بین رکن و مقام با او بیعت میشود، احمد اسماعیل است که بین نجف و کوفه با او بیعت میشود. اعتقاد دارند نقش انگشتر امام زمان ستارهٔ شش پر یهود است و این هم آرمشان است؛ یعنی ستارهٔ یهود آرم این فرقه است. اینها اعتقاد دارند که بعد از امام زمان علیهالسلام دوازده مهدی میآید و رجعت اتفاق نمیافتد، رجعت در آسمان اول است که اتفاق میافتد. اینها صفحهٔ فیسبوک احمد اسماعیل را معصوم میدانند و دستوراتشان را از آنجا میگیرند و اعتقاد دارند که دجال در زمان حاضر آمریکا است و آیتالله سیستانی مصداق دجال است! آقای «عبدالعال المنصوری» در کتاب «المعممون» میگوید «دجال آیتالله سیستانی است و اینکه رفته و چشمش را عمل کرده، میگویند دجال چشمش ایراد دارد، پس حتماً آقای سیستانی است!» این هم استدلالشان است!
ابو امیر عبدالعال المنصوری صاحب کتاب المعممون
احمد اسماعیل معتقد است «هرکس من را قبول نکند امام زمان را قبول نکرده است، من نقلکنندهٔ از امام زمان هستم و هرکسی من را قبول نکند اهل جهنم است، نماز و روزهاش قبول نیست و پیامبر و امیرالمؤمنین از او بیزار هستند»! این متن گفتههایش در خطبهٔ برائت است. اما درمورد احکام، احکام اینها متفاوت است؛ اینها هم کاملاً مانند بهاییها و فرقههایی که در اذان دست میبرند، دو جمله در اذان اضافه کردند که باید گفته شود و واجب است. در اذان باید بگویند که «احمد اسماعیل و بچههایش حجتهای خدا هستند» و اسمشان را هم گذاشتهاند مهدیین و این هم جمله اضافه شده در اذان این فرقه است: «اشهد ان المهدی و المهدیین من ولده حجج الله» یعنی احمد اسماعیل و بچههایش که حجتهای الهی هستند، این دو جمله را باید در اذان بگویند. اینها زمان وضو مسح پا که میکنند، پشت پایشان را حلقوی مسح میکنند، قوزکهای پا را از پشت مسح میکنند، وضویی که نه در شیعه هست و نه در سنی. نماز اینها متفاوت است، اذان و اقامه را واجب میدانند، رکعت دوم و سوم حتماً باید خم خوانده شود و ۷ تکبیر اول را واجب میدانند و… . اینها شیعیان را چون مخالف و دشمن احمد اسماعیل هستند کافر و نجس میدانند و معتقدند مالشان محترم نیست! دو جا از احمد اسماعیل فتوا گرفتهاند که «میتوانند در مال این افراد تصرف کنند؟» بهراحتی اجازه داده است و گفته است مالشان محترم نیست. میگوید «من ۲۰۰۰ سال قبل به دنیا آمدم و بجای حضرت عیسی به صلیب کشیده شدم و مردم و الان آمدهام و قائم آل محمد شدهام». مطالبی که اینجا میگویم از کتابهای یمانیهاست: «متشابهات»، «جواب منیر»، «شرایع الاسلام»، «واقفیه عصر الظهور»، «ما بعد الاثنی عشر اماما»، «خطبههای احمد اسماعیل مانند خطبهٔ ملاقات، خطبهٔ برائت» و… . هرکدام از مدارک نیاز بود موجود است و میتوانید در کانالهای «پایههای پوشالی»، «ظهور دروغین» و در کتب نقد این فرقه مثل «دجال بصره»، «درسنامه» و «احمد اسماعیل در بوتهٔ نقد و نمو» و بقیهٔ کتابها پیدا کنید. معتقدند منظور بسیاری از آیات قرآن احمد اسماعیل بصری است؛ مثل «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِی الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا» و «أَنَّىٰ لَهُمُ الذِّكْرَىٰ وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُولٌ مُبِينٌ» و «وَ لِکُلِّ أُمَّةٍ رَسُولٌ» معتقد است «این آیات اشاره به من دارد». اعتقاد دارد اول که آمده امام زمان به او مأموریت داده است تا حوزههای علمیه را اصلاح کند. گفته است «حوزهٔ نجف انحراف زیاد دارد و مأموریتت این است که بروی و آنجا را اصلاح کنی». همة دنیا اصلاح شده بوده است و مانده بوده حوزه نجف و آیتالله سیستانی! احمد اسماعیل معتقد است که «من جانشین خدا روی زمین هستم، حجت خدا هستم و مهر نبوت پشت من است». معتقدند «او علی زمان است و اینکه قرار بوده است یمانی از یمن بیاید نظر خداوند عوض شده است و حالا از بصره آمده است، چه اشکالی دارد؟!» این حرف ناظم العقیلی است در کتاب «دراسه فی شخصیه الیمانی الموعود». میگوید من فرستادهٔ عیسی و خضر هستم – به اینها در بخش ادعاها کامل خواهم پرداخت – و من امانت امام مهدی هستم و معجره هم دارم و اگر کسی به ستارهٔ شش پر توهین کند به اللهاکبر توهین کرده است.
آیا این مواردی که اشاره کردید پیروانشان را مردد نمیکند؟
اینها روشهای فریبشان کاملاً حساب شده است؛ اصلاً این مطالب را به شما نخواهند گفت، تا زمانی که شستشوی مغزی دهند؛ یکسری اذکار و اورادی میدهند که در اینها سحر است، مراقب باشید که اگر دادند، اینها در زمینهٔ سحر و اجنه بسیار قوی هستند؛ فریب نخورید و با رجوع به متخصصین انشاءالله از شر این فتنهای که در آخرالزمان دامنگیر شده است رها شویم. اینها بههیچوجه حاضر نیستند اعتقادات، احکام و ادعاهای احمد را بیان کنند. سعیشان بر این است که دقیقاً مثل بهاییها و داعشیها که از آیات قرآن و احادیث سوءاستفاده میکنند، اینها هم همینطور هستند. اول سعی میکنند طرف را با احادیث متشابه و برداشتهای شخصی متزلزل کنند و بعد کمکم اعتقاداتشان را با شستشوی مغزی به آنها منتقل کنند. کاری که ما انجام میدهیم این است که قبل از اینکه اینها این کار را انجام دهند و از تدلیس استفاده کنند، اعتقادات اینها را بیان میکنیم. حال هرکسی خواست و تحقیق کرد و دید این اعتقادات درست است، به این فرقه گرایش پیدا میکند و اگر هم نخواست گرایش پیدا نمیکند. برخورد اتباع احمد اسماعیل در این رابطه نشان میدهد که اگر کسی اینها را بداند بههیچوجه عضو این فرقه نخواهد شد. کمی عقل و تفکر کافی است که بطلان اینها از همین اعتقاداتشان مشخص شود.
پیشازاین در بخش اعتقادات این فرقه گفتید که ادعاهای آنها را خواهید گفت.
بله! عمدهٔ مدارکی که این ادعاها از آنها استخراج شده است کتابهای جواب منیر، بیان الحق و السداد و متشابهات است. آقای احمد اسماعیل بصری دین جدیدی آورده است و فرقهٔ تازهای را براه انداخته. بارها عرض کردیم که فریب مطالبی که در ابتدا میفرستند را نخورید، فریب آیات و روایاتی که میفرستند و سوءاستفاده میکنند را نخورید و سر اصل مطلب بروید. ببینید ایشان چه ادعاهایی دارد و اعتقادات و هدفش چیست. ادعاهایی که ایشان دارد مکتوب در کتابهایش بیش از ۹۰ ادعاست. من بعضاً گفتهام که فکر میکنم در تاریخ کل بشریت کسی به این تعداد ادعا نداشته است و رکورد ادعا نزد ایشان است. ایشان ادعا دارد «من امام معصوم هستم». ادعا دارد که «من وصی امام زمان هستم». در انتهای امضاهایی که میکند و مهرهایی که دارد مینویسد «فرستاده و وصی امام زمان»؛ در متونش هم زیاد است. ادعا دارد که «من فرزند امام زمان هستم» میگوییم «فرزند مستقیم؟!»، میگوید «نه! پنج نسل قبلم امام زمان بوده است»! این حرف باتوجهبه اهمیتی که عربها به اجدادشان میدهند و شجرهنامه دارند بهراحتی قابلاثبات است و حتی فیلم نسبشناس طایفهٔ او که طایفهٔ همبوش است موجود است که جد چهارمش داود بن همبوش است نه امام زمان علیهالسلام. ایشان ادعا دارد که «من یمانی هستم»؛ همان یمانی که در روایات آمده است. ولی آن یمانی که امام و حجت خدا هم هست. ایشان میگوید که «من سفیر امام زمان هستم، من وزیر امام زمان هستم و «بقیه آل محمد» من هستم. الان خلیفه زمین من هستم و امام زمان در آسمان چهارم کنار حضرت عیسی است. یکوقتی کاری دارد به زمین میآید و انجام میدهد و به آسمان میرود؛ اما امام ناطق و امام حاضر روی زمین من هستم؛ درست است که خلیفه الله هستم، اما درعینحال خلیفه المهدی هم هستم.» میگوید «من قائم آل محمد هستم و حداقل دو قائم آل محمد داریم. قائم آل محمد اول من هستم که جهان را پر از عدل و داد میکنم، امام زمان هم قائم آل محمد دوم است». «دابه الارضی» که در روایات راجع به امیرالمؤمنین است را ایشان میگوید «من هستم!». ایشان اعتقاد دارد که کشتی نوح را از طوفان نجات داده است، موسی و قومش را از دست فرعون ایشان نجات داده است، اصلاً عصای موسی بوده است؛ موسی احمد اسماعیل را انداخته و رود نیل شکافته شده است و موسی و قومش عبور کرده و نجات پیدا کردند. این آقا اعتقاد دارد که «یونس را من از شکم ماهی نجات دادهام و من اعلم مردم به قرآن هستم. اعلم مردم به انجیل و تورات هستم، رسول مبین من هستم». «احمد» که در سورهٔ صف داریم را میگوید من هستم، البته احمد قادیانی هم گفته بود آن احمد من هستم. این مورد را قبلاً هم اشاره کردم؛ یکی اذان است که مدعیان خیلی علاقه دارند و دیگری هم کلمهٔ احمد است. بابیها که آمدند در اذان دو جمله اضافه کردند و این فرقه هم دو جمله به اذان اضافه کردند و میگویند گفتنش واجب است؛ در این جمله آمده است که «احمد اسماعیل و فرزندانش – مهدیین – حجتهای خدا هستند». میگوید «اول المهدیین من هستم، اول المقربین من هستم، حجرالاسود من هستم. آن رویا و مکاشفهٔ یوحنا که در آن گوسفندی بود، میگوید آن گوسفند من هستم»، «الخروف القائم» میگوید من هستم، این تعبیر ایشان است و توهین ما نیست. میگوید «روحالقدس همراه من است؛ دو روحالقدس داریم یکی بزرگ و دیگری کوچک؛ آن روحالقدسی که با حضرت عیسی و ابراهیم و… بوده است کوچک بودند، روحالقدس بزرگ که با پیامبر بوده، همراه من است!» میگوید «من مکلم موسی هستم»، ما این را درمورد امیرالمؤمنین علیهالسلام داریم، یعنی واسطهٔ صحبت موسی با خدا احمد اسماعیل بصری بوده است! و میگوید «من هستم که بهشت و جهنم را تقسیم میکنم»؛ ما میگوییم امیرالمؤمنین علیهالسلام قسیم النار والجنه هستند؛ ولی ایشان میگوید «نه! من هستم». ایشان میگوید «زره حضرت علی من هستم»؛ به شرطها و شروطهایی که از حدیث سلسله الذهب، آقا امام رضا علیهالسلام فرمودند، میگوید «آن به شرطها و شروطها من هستم». میگوید «من ستارهٔ صبح هستم و کسی هستم که جهان را پر از عدل و داد میکنم. حجت ناطق هستم، زیتونی که در سورهٔ نور آمده من هستم، علم متشابهات دارم». «نبأ العظیم» در سورهٔ نبأ که راجع به امیرالمؤمنین است را میگوید من هستم! میگوید «من نبی هستم»، میگوید «من مصدق به میکائیل هستم، منصور به اسرافیل و موید به جبرئیل هستم»؛ حالا حضرت عزرائیل را چرا نام نبرده است نمیدانم. میگوید «دین کامل نشد، نه در غدیر کامل شد و نه با حدیث کساء و… فقط این دین با وجود من و بچههایم کامل شده است». «لِأَحْدَى الْکُبَرِ» که در قرآن است و ما راجع به حضرت زهرا علیهالسلام داریم را میگوید آن هم من هستم. میگوید «فرستادهٔ خضر نبی هستم، باغی از باغهای بهشت من هستم و قرآن ناطق هم من هستم و اسمم در انجیل آمده است؛ یاران من بالاتر از اصحاب امام حسین هستند و مخالفین من به جهنم میروند و من وعد الله هستم، من نقلکنندهای از قائم هستم و جدم رسولالله من را به شما بشارت داده است و اگر دستوری هم دادم و آن حرام بود، حرام نیست و شما فکر میکنید حرام است؛ از خدا بخواهید در خواب به شما نشان دهد.» میگوید «من هاشمی و از ذریهٔ علی و فاطمه هستم»، درحالیکه خودش و طایفهاش اصلاً سادات نیستند؛ میگوید «من رکن شدید هستم». عنوان پروفایل بعضی از اتباع او رکن شدید است؛ یعنی احمد اسماعیل. ایشان میگوید «من شبیه عیسی هستم»، یعنی چه شبیه عیسی؟! میگوید «زمانی که حضرت عیسی به دنیا آمد خداوند کسی را شبیه او خلق کرد و آن شخصی که گرفتند و به صلیب کشیدند من بودم»؛ و این مجسمهای که از حضرت عیسی هست و به صلیب کشیده شده است احمد اسماعیل بصری است!
منبع: انصافنیوز