پندار پدیا؛ کتاب «نوآتئیسم: هفت گفتار انتقادی در باب بیخدایی»، به یکی از جنبشهای متأخر و فراگیر سده بیست و یکم میپردازد؛ جنبشی که یکی از مشخصههای اصلی خود را الحاد و عدم باور به خدا و خدایان معرفی میکند و خود را حامی علم و روش تفکر علمی میداند و در ستیز با باورهای دینی، خداوند را آگاهانه و برای همیشه کنار میگذارد.
نوآتئیستها معتقدند این آتئیسم نه فقط ممکن، بلکه عملی و واقعی نیز هست و از این نظر انکار خدا نتیجه تأیید ایجابی خویشتن و انسانیتی است که متوجه و متمرکز بر شخص، دغدغههای فردی، اهداف غایی خویش است.
مشخصات فنی کتاب: ناشر: فلات نویسنده: آلیستر مکگراث و گروه نویسندگان مترجم: سید شهاب غدیری زبان: فارسی سال چاپ: ۱۳۹۶ تعداد صفحات: ۲۷۴ |
معرفی مختصر کتاب:
کتاب حاضر مشتمل بر هفت فصل و سه ضمیمه، مجموعهای از مهمترین شرح و نقدها را بر این جنبش فکری در اختیار خوانندگان قرار میدهد.
فصل اول: نوآتئیسم: پیشینه، اجتماع و پروپاگاندا
نگارنده: سید شهاب غدیری
موضوع:
سید شهاب غدیری که فارغالتحصیل رشته اندیشه سیاسی از دانشگاه تهران است در این فصل معرفی مختصر آتئیسم، واژهشناسی و پیشینه تاریخی آن میپردازد و سپس با معرفی جنبش متأخر آتئیسم – که با نام نوآتئیسم شناخته شده – چارچوب نظری و تکوین هویت اجتماع آتئیستها و سیاسی بودن ماهیت این جنبش را با توجه به تقابل آن با بنیادگرایی دینی به بحث میگذارد. نگارنده معتقد است که نوآتئیسم میکوشد با تمسک به پروپاگاندا و خطابه، مشروعیت و پذیرش اجتماعی روزافزونی برای خود دستوپا کند.
فصل دوم: پستمدرنیته: آتئیسم و تغییر رادیکال فرهنگ
نگارنده: آلیستر مکگراث (Alister E. McGrath)
موضوع:
مکگراث، دینشناس، کشیش مسیحی، و تاریخدان ایرلندی، این فصل را با توضیح مدرنیته و داعیههای جهانشمول آن آغاز میکند. وی در این فصل به ظهور مدرنیته و شکست کلانروایتهای مدرن اشاره میکند، شکستی که جانی دوباره به دین بخشید و عقاید، فرهنگها و باورهای گوناگون را از احترام برخوردار ساخت. مکگراث با استناد به نقدهای پستمدرن معتقد است که نگاه جهانشمول تفکر مدرن به عدم مدارا، کشتارها و سبعیتهای بزرگ ختم میشود.
فصل سوم: فرهنگ و بربریت
نگارنده: تری ایگلتون (Terry Eagleton)
موضوع:
ایگلتون، نظریهپرداز ادبی، منتقد ادبی، روشنفکر و نویسنده چپگرای بریتانیاییتبار معتقد است افرادی چون ریچارد داوکینز و کریستوفر هیچنز در مباحث الهیاتی هیچ سوادی ندارند. وی به چندفرهنگگرایی نظر دارد و با وجود همدلی با انتقادات نوآتئیستها بر چندفرهنگگرایی رایج در جوامع غربی، نزاع ایمان و عقلانیت را نزاع تمدن و فرهنگ میداند. او بر سر یازده سپتامبر با نوآتئیستها هم داستان نیست و آن را برخاسته از اعتقادات دینی تلقی نمیکند. از نظر ایگلتون جهان غرب، بهویژه سرمایهداری لیبرال، پس از سقوط بلوک شرق متکبرانه خود را برنده بازی خطاب کرد و پیشرفت لیبرالیسم اقتصادی بیاعتنا به مردم و اجتماعات آنان محرک واکنشی خشونتآمیز شد. خشونتی که لیبرالیسم اجتماعی و فرهنگی کمترین توان آن را داشت. از نظر نویسنده، تروریسم معاصر همزاد سرمایهداری است. آنها یکدیگر را قوام و نیرو میبخشند، پس برای رفع این مشکل باید به دنبال راه دیگری رفت.
فصل چهارم: الهیات رادیکال و نوآتئیسم
نگارنده: جفری دبلیو رابینز (Jeffrey W. Robbins) و کریستوفر دی رادکی (Christopher D. Rodkey)
موضوع:
رابینز، استاد دین و فلسفه در کالج دره لبنان (آنویل، پنسیلوانیا، ایالاتمتحده)، و رادکی، کشیش کلیسای متحد مسیح سنت پل (دالاستاون، پنسیلوانیا، ایالاتمتحده)، این فصل را با استدلال پل تیلیش آغاز میکنند. از نظر تیلیش مسئله دینیترین مفاهیم در باب خدا، بهویژه در مسیحیت این است که این مفاهیم در قالب تئیسم الهیاتی مطرح میشوند، یعنی به نظر آنان، خدا تنها زمانی کارایی دارد که بخشی از یک پازل متافیزیکی در نظام متافیزیکی فکری یا اعتقادی خاصی در نظر گرفته شود. به همین ترتیب، تیلیش نتیجه میگیرد که اگر مسیحیت پاسخ مناسبی به تئیسم الهیاتی نباشد، آتئیسم چنین پاسخی خواهد بود. اما آتئیسم نیز ناقض خویش است، زیرا هر زمان آتئیسم بهمثابه رد قاطعانه خدا و هر نوع تلقی هستیشناسانه بیان شود، خود در نوعی منطق الهیاتی تئیستی گرفتار میآید. به بیان دیگر، آتئیسم پازل ناقصی را با پازل ناقص دیگری جایگزین میکند.
فصل چهارم به این مسئله میپردازد که نوآتئیستها دچار همان مشکلی هستند که تیلیش انتظارش را میکشید. رابینز و رادکی در مقابل، نقد الهیاتی رادیکال را با بهرهگیری از الهیات آمریکایی جنبش «مرگ خدا» و فلسفه دین قارهای متأخر پیشنهاد میکنند. به بیان دیگر، آنان معتقدند نوآتئیستها در نقد خود از مسیحیت سنتی بهاندازه کافی پیش نرفتهاند؛ از نظر آنان نوآتئیسم بهقدر کافی رادیکال نیست و توان مقابله با مسیحیت رادیکال را ندارد.
فصل پنجم: آتئیسم بنیادگرا و شکست فکری آن
نگارنده: جف نال (Jeff Nall)
موضوع:
جف نال، استاد مطالعات تطبیقی حوزه انسانشناسی، معتقد است نوآتئیسم قرین بنیادگرایی دینی ظهور کرد. او بهطورکلی آنها را از یک جنس میداند. از نظر او، نوآتئیسم علاوه بر تقویت سکولاریسم، طرفداری از علم و گسترش تفکر علمی و احترام به حقوق بشر، دین را تهدیدی جدی تلقی میکند. تهدیدی که باید ریشهاش را کند. اما وی در نهایت معتقد است چنین تفکری خود سرانجام عقلانیت مدرن و تأکید آن بر تکثرگرایی و تساهل را مورد هدف قرار خواهد داد.
فصل ششم: خشم تکبعدی: معرفتشناسی اجتماعی نوآتئیسم و بنیادگرایی
نگارنده: ویلیام ای استال (William A Stahl)
موضوع:
ویلیام استال، استاد جامعه شناسی در کالج لوتر، دانشگاه رجینا، معتقد است نوآتئیستها اغلب به این بهانه نقد میشوند که خودشان بنیادگرا هستند. در مقال نیز آتئیستها این انتقاد را به اتهام ناقص بودن رد میکنند. استال در این فصل سعی دارد جامعهشناسی چنین تقارنی را با جزئیات بیشتر مورد ارزیابی قرار دهد. او معتقد است که در لایههای زیرین چنین تقارن ظاهری، شباهتهای ساختار و معرفتی عمیقی وجود دارد. از نظر او، نوآتئیسم و بنیادگرایی (با استمداد از [نظریه] خلقتگرایی علمی)، هر دو به دنبال باز تولید اقتدار در عصر بحران معنای مدرنیته هستند.
فصل هفتم: آیا خدا فرضیه است؟ نوآتئیسم، فلسفهٔ دین معاصر و تشویش فلسفی
نگارنده: رایان سی فالچونی (Ryan C Falcioni)
موضوع:
رایان فالچیونی، استاد فلسفه ادیان کالج چافی در کارولینیای جنوبی، به برخی از وجوه و استدلالهای فلسفی نوآتئیستها میپردازد. او سعی دارد برخی از آشفتگیهای بنیادین و فلسفی موجود در روششناسی نوآتئیستها را نشان دهد. فالچونی معتقد است چنین آشفتگیهایی را در آثار بسیاری از فیلسوفان دینِ دوران معاصر نیز میتوان یافت. از نظر وی، نوآتئیستها نیز مانند بسیاری از فیلسوفان «جدیِ» دین سعی دارند باورهای دینی را همچون فرضیات علمی در جهان تلقی کنند. از نظر آنان وجود خدا فرضیهای کاملاً «علمی» است، در نتیجه اثبات آن به مدارک قابل تحقیق نیاز دارد. فالچیونی سعی دارد این مفروض را بررسی و پریشانیهای آن را تبیین کند. با باور او، این تلقی نمیتواند رویکرد عادلانهای به گوهر اعتقادات دینی داشته باشد. از نظر وی تنها با بررسی نزدیک و ملموس سبکهای زندگی دینی میتوان معنای اعتقادات را درک کرد و سپس آنها را مورد ارزیابی قرار داد.
بخش ضمیمه:
ضمیمه کتاب شامل سه قسمت است. این بخش برای آشنایی بیشتر خوانندگان با ادبیات، گفتار و نحوه مواجهه متفکران آتئیست با مخالفانشان تنظیم شده است.
ضمیمه نخست: مناظرهای میان نوام چامسکی، زبانشناس و منتقد سیاسی و سم هریس، یکی از چهرههای شناخته شده جنبش نوآتئیسم است.
ضمیمه دوم: مقالهای از کریستوفر هجز است در انتقاد از جنبش نوآتئیسم و دو متفکر آن یعنی کریستوفر هیچنز و سم هریس است.
ضمیمه سوم: مقالهای از سم هریس است در پاسخ به یکی از مقالات هجز.