سلامت معنوی

سلامت معنوی در گستره جهانی؛ تاریخچه و پیدایش

فهرست مطالب

پندار پدیا؛ پیش از این و طی یادداشتی به بررسی جایگاه معنویت در سلامت و بررسی تاریخچه سوءاستفاده جنبش تفکر نو از موضوع درمان پرداختیم. بررسی تاریخچه سلامت معنوی در عرصه جهانی به درک هرچه بیشتر اهمیت موضوع سلامت معنوی در عرصه سیاست‌گذاری‌های حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کمک شایانی خواهد کرد. از این روی در این یادداشت تلاش می‌شود به‌طور مختصر به گوشه‌ای از تلاش جهانی برای دستیابی به تعریف و رویه‌ای روش‌مند و استاندارد در حوزه سلامت معنوی اشاره کنیم.

سلامت معنوی یکی از ابعاد سلامت محسوب می‌شود. سلامت دارای ابعاد مختلفی است از جمله سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی. این موضوع عامل حفاظتی در ارتقای سلامت و پیشگیری از بیماری‌ها است، ضمن آنکه می‌توان از سلامت معنوی به‌عنوان راهبردی موفق و کمک‌کننده به زندگی انسان در همه مراحل و قلمروهای زندگی یاد کرد. معنویت نقش حمایتگر و سازنده‌ای در موقعیت‌های پر استرس و بیماری‌ها و حتی مواجهه با مرگ دارد. بر اساس مطالعات انجام شده، این حوزه سلامت، عامل درمانی مهمی در فرایند معالجه بیماران محسوب می‌شود. [1] تحقیقات در حوزه سلامت معنوی نشان می‌دهد، ارتباط با خود، دیگران و مقدسات موجب تعالی و قدرت‌گرفتن روحی شخص می‌شود. در این میان حمایت‌های روحی افراد و توجه به فعالیت‌های معنوی بسیار کمک‌کننده است. [2] در همین راستا شواهد فراوانی از وجود رابطه قوی بین مذهب و سلامتی وجود دارد که نشان‌دهنده اهمیت سلامت معنوی است. [3]

تعریف‌های صورت‌گرفته از معنویت – در متون سلامت عمومی و سلامت معنوی – به تناسب فرهنگ و خاستگاه تعریف، به ابعاد مختلفی توجه کرده‌اند. در تعاریف مربوط به کشورهای منطقه شرقی و جنوبی آسیا، ارزش‌های مذهبی و معنوی به‌عنوان مفهومی کلی و فراگیر مدنظر قرار گرفته است. در متون بهداشت عمومی اروپایی، اساس معنوی و مذهبی را مهم شمرده‌اند. همچنین در متون بهداشت عمومی امریکا به ترکیبی از معنویت با مذهب و رفاه اشاره شده است، هرچند در تعریف سازمان جهانی بهداشت از سلامت، اشاره به بعد سلامت معنوی مورد غفلت قرار گرفته است. زیرا تعریفی بنیادی و کاربردی به دست نیامده است که بتواند راهگشا و مورد وفاق بسیاری از محققین باشد.

شروع بحث سلامت معنوی در علوم سلامت

مفهوم سلامت معنوی نخستین‌بار در سال ۱۹۷۱ توسط «دیوید موبِرگ» تحت عنوان «بهزیستی معنوی» [4] مطرح شد. سپس رابرت راسل و جَک عثمان در مقاله‌ای پژوهشی پیشنهاد دادند که سلامت معنوی به مفهوم سلامت افزوده شود. [5] این پیشنهاد صاحب‌نظران را با توسعه یافتن مفهوم سلامت روبرو کرد. در آغاز پذیرش این موضوع دشوار بود؛ ولی هرچه پیش می‌رفت، اهمیت این موضوع بیشتر روشن می‌شد.

در طول سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۰ نزدیک به ۶۰۰۰ محتوای علمی در رابطه با معنویت در پایگاه «وب آو ساینس» ثبت شده که حدود 20% این مقالات به حوزه بهداشت و سلامت مربوط می‌شود. سرطان‌شناسی، پرستاری و افسردگی موضوعاتی بودند که بیشترین تحقیق در مورد آنان انجام شده است که این نشان می‌دهد، رویکردی کاملاً کاربردی و بالینی به این موضوع وجود دارد و نقش معنویت در سلامت موردتوجه و تأکید است.

سلامت معنوی در سازمان جهانی بهداشت

در سال ۱۹۷۹ بحث واردکردن جنبه‌های معنوی به حوزه سلامت در سازمان جهانی بهداشت مطرح شد. این مسئله چند سال در نشست‌های سالانه سازمان جهانی بهداشت پیش کشیده شد و در نهایت مصوبه 37.13 در سی و هفتمین اجلاس سالانه بهداشت جهانی سال در ۱۹۸۴ یک تصمیم تاریخی به شرح زیر بود: «بُعد معنوی، بخش جدانشدنی راهبردهای سلامت در کشورهای عضو سازمان جهانی بهداشت است.» هم چنین تأکید بر این باور بود که بُعد معنوی از جنس امور مادی نیست؛ بلکه متعلق به افکار، باورها، ارزش‌ها و اخلاقیاتی است که در مغز انسان‌ها تبلور می‌یابد. این مصوبه در پایان کشورهای عضو را دعوت می‌کند که در «راهبرد سلامت برای همه» در کشور خود، بُعد معنوی سلامت را، به صورتی که در این مصوبه آمده است، در نظر داشته باشند و به صورتی که با روندهای اجتماعی و فرهنگی آن‌ها مطابقت دارد، به کار گیرند.

سازمان جهانی بهداشت در تقسیم‌بندی بیماری‌ها، بُعد معنوی را اضافه کرده است. به‌عبارت‌دیگر، همان گونه که ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی با هم ارتباط دارند و در هم تأثیر می‌گذارند، بعد معنوی انسان و سلامت معنوی او با سایر ابعاد سلامت در ارتباط و تأثیرگذار است، و باید برای ارتقای سلامت موردتوجه قرار گیرد. به عقیده برخی کارشناسان، این تغییر رویکردها نشانگر آن است که اگر کانون توجه علمی در قرن بیستم میلادی محیط خارج بود، در قرن بیست و یکم توجه علمی به درون انسان معطوف شده است. به‌عبارت‌دیگر، وارد زمانی می‌شویم که اکتشافات مهم در محیطی نیست که ما را احاطه کرده است، بلکه در دنیای درون ماست.

در سال ۱۹۹۵ به دعوت سازمان ملل متحد کنفرانسی دربارۀ «توسعه اجتماعی» در کپنهاگ برگزار شد که در بند سوم آن تصریح شد: «ما اذعان داریم که جوامع ما می‌بایست به طرزی مؤثرتر به نیازهای مادی و معنوی افراد با خانواده‌های آنان و اجتماعاتی که این مردم در مناطق و کشورهای گوناگون در آنها زیست می‌کنند پاسخ گویند؛ و این نه‌تنها به‌عنوان پاسخی فوری به یک نیاز آنی، بلکه به‌عنوان رسالتی مستمر در سال‌های آتی نیز می‌بایست تداوم یابد.» به‌این‌ترتیب کشورهای عضو متعهد شدند که پاسخگوی نیازهای معنوی شهروندانشان باشند.

«هاندان ماهلِر» مدیرکل وقت سازمان جهانی بهداشت در سخنرانی خود با عنوان «راهبرد جهانی سلامت برای همه تا سال ۲۰۰۰» به معنوی سلامت اشاره کرد و گفت: «هر انسانی بدون توجه به دین، نژاد، فرهنگ و هوش و استعدادش ممکن است به درجاتی برسد که آن را ابعاد معنوی می‌نامند و این می‌تواند بر سلامت او تأثیرگذار باشد.» به‌این‌ترتیب روزبه‌روز بر نقش معنویت در سلامت و اهمیت و ضرورت آن تأکید شد. اگرچه سازمان جهانی بهداشت نتوانست به تعریف نهایی و مورد وفاق درباره سلامت معنوی دست یابد، اما به‌طورکلی بر این موضوع همواره تأکید شد و کشورهای عضو این سازمان موظف شدند که متناسب با فرهنگ و نیازهای مردمانشان به سلامت معنوی بپردازند.

این ناهماهنگی‌ها استراتژیست‌های تفکرنو را واداشت تا با تشکیل شوراها و برنامه‌ریزی‌های راهبردی، جهان را برای پذیرش معنویت و رسیدن وفاق در ابعاد مختلف تمدن معنوی از جمله سلامت معنوی آماده کنند. تشکیل باشگاه بوداپست در سال ۱۹۹۳ و شورای حکمت جهانی در سال ۲۰۰۴ با فعال شدن کمیته بهداشت و سلامت با همین هدف صورت گرفت.

 

 

منایع و مأخذ:

[1] Steinmann R، M (۲۰۰۸) Spiritualität – die vierte Dimension der Gesundheit، Eine Einführung.

[2] June M، Como (۲۰۰۷) A Literature Review Related to Spiritual Health and Health Outcomes، ۲۱ (۵): ۲۲۴ – ۲۳۶.

[3] LK، George & et al (۲۰۰۰) Spirituality and health: What we know، what we need to know، journal of social and clinical psychology، vol: ۱۹، pp ۱۰۲ – ۱۱۶.

[4] Spiritual well-being

[5] Osman JD, Russell RD. The spiritual aspects of health. J Sch Health. 1979 Jun;49(6):359.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *