پندار پدیا؛ جهانهای موازی یعنی در موازات این جهانی که ما هستیم، جهانها و دنیاهای دیگری موجود است. در حقیقت، جهان موازی یا واقعیت جایگزین فرضیهای دربارهٔ وجود واقعیتهای جداگانه در کنار واقعیت کنونی است که از دهه ۶۰ میلادی به این سو و با کتابهای علمی تخیلی و کمیک استریپ محبوبیت یافت، هر چند بحث پیرامون امکان وجود «چند جهان» از سال ۱۹۵۲ در محافل علمی رواج داشته است.
بهعبارتدیگر اگر هر چقدر ما در طول و عرض و ارتفاع این جهان حرکت کنیم، سیارات را کشف کنیم و به منظومههای جدید پا بگذاریم، به عالَم یا جهان موازی نرسیدهایم. بلکه جهان موازی در همین جهانِ ما، اما در یک بعد دیگر موجود است. یعنی به همین شکل که ما سه بعد مکانی و یک بعد زمانی در این جهان داریم، ابعاد دیگری هم موجود است؛ اما ما از آن بیخبریم.
بهعنوانمثال، ما در این جهان با تصاویری دوبعدی از اطرافمان برخورد میکنیم. با کمک لمس میفهمیم که بعد دیگری به نام عمق یا ارتفاع هم دارد، پس این جهان، سهبعدی است. یعنی ابتدا یک تصویر میبینیم با چشم و وقتی لامسه به کمک بینایی میآید، موجود سهبعدی را (دو بعد طول و عرض با بینایی، یک بعد عمق هم با لامسه) ادراک میکنیم. اما هنگامی که میخوابیم، کاملاً همین حواس را در یک مکان و زمان جدید تجربه میکنیم. یعنی نه در طول و عرض و ارتفاع اینجا که با هواپیما یا سفینه پرواز کنیم و به آن برسیم، بلکه در باطن همین جهان خواب و رؤیا وجود دارد و ما با تمرکز بر خودمان یا غفلت از این جهان، وارد آنجا میشویم.
پس جهان موازی یعنی ابعاد دیگری در کنار این جهان وجود دارد که ما از آن بیخبریم و در حالات خاصی مثل خواب، به آن وارد میشویم. دقیقاً مثل کسی که فقط بینایی دارد و برای همین فقط دو بعد (طول و عرض) را میبیند. یعنی از عمق یا تو داشتن و حجم داشتن محیط، درکی ندارد. ما نیز از جهانهای موازی که ابعاد دیگر این جهان هستند، معمولاً درکی نداریم.
اما اینکه آیا از منظر معنویت جنبش عصر جدید جهانهای موازی وجود دارند یا خیر؟ سوال اصلی این یادداشت است. در ادامه به بررسی نگاه صحیح و فلسفی به جهانهای موازی و سپس نگاه جنبش عصر جدید به جهانهای موازی میپردازیم.
آیا جهانهای موازی وجود دارند؟ برای پاسخ به این سؤال میتوان از روشهای مختلفی استفاده کرد:
الفـ: عقل و فلسفه
در این نگاه وجود جهانهای موازی نهتنها ممکن است، بلکه حتمی و ضروری است. زیرا از جهت فلسفی هر آنچه ما ادراک کنیم، وجود دارد. انسانها هم در خواب، چیزهای مختلفی را میبینند و لمس میکنند، پس جهان خواب موجود است.
از طرفی جهان خواب با طی مسیر فیزیکی و جابهجایی مکانی در این جهان پیدا نمیشود. پس یک یا چند جهان بهموازات این جهان (و نه در همین جهان اما در دوردست) وجود دارد که انسانها در خواب یا پس از مرگ در آنجا سیر میکنند. (این بند دوباره خوانده شود، نکتهٔ مهمی است)
بـ: علم تجربی
معمولاً برای اثبات جهانهای موازی آن را در قالب مفاهیم علمی دیگری مانند «مهبانگ» یا «انفجار بزرگ»، «نظریه ریسمان» و «مکانیک کوانتوم» توضیح میدهند. بر اساس نظریه انفجار بزرگ، حدود ۱۳٫۷میلیارد سال پیش، همه چیز یک ذره بسیار کوچک بود. سپس در کسری از ثانیه انفجاری رخ داد و همه چیز متورم و چندین برابر شد. بر اثر این انفجار بزرگ، اتمها، مولکولها، ستارگان و کهکشانهایی تشکیل شدند که در فضای اطراف ما وجود دارند. این فرایند اسرارآمیز برخی از محققان را به این فکر فرو برده است که جهان فراتر از تصور ماست و احتمالاً جهانهای موازی هم وجود دارند.
نظریه دیگری که برای اثبات جهانهای موازی به کار میرود، نظریه ریسمان است. طبق این نظریه به علت تورم ابدی و قوانین فیزیک، شرایط سکونت در جهان دیگر با آنچه ما انتظار داریم، کاملاً متفاوت است. در برخی از این جهانها شرایط زندگی و تکامل وجود دارد و در برخی دیگر عقیم باقی مانده است.
برخی از محققان نظریات خود درباره جهان موازی را در قالب مکانیک کوانتوم توضیح میدهند. در علم مکانیک کوانتوم، هریک از ذرات کوچک در جهان به حالتهای مختلفی وجود دارند و ما تنها یکی از آن حالتها را میبینیم. بر اساس «نظریه جهانهای متعدد یا چندگانه»، هر بار که ما یک حالت یا احتمال از هر چیزی را مشاهده میکنیم، در جهان یا جهانهای دیگر یک حالت یا احتمال دیگر آن به واقعیت میپیوندد. این جهان یا جهانهای موازی انشعابی از جهان ما هستند که در آنها لحظهبهلحظه اتفاقات جهان ما بهگونهای دیگر رخ میدهند. جهانهای متناوب کاملاً از هم مجزا هستند و هیچگاه با هم تلاقی نمیکنند. بر همین اساس، ممکن است نسخههای بیشمار دیگری از زندگی شما وجود داشته باشد که کمی یا بهکلی متفاوت با زندگی شما در این جهان باشند، اما شما هرگز متوجه آنها نشوید.
برخی از فیزیکدانان هم به نسخهای مسطح از جهانهای موازی اعتقاد دارند. به اعتقاد آنها اگر جهانی که ما در آن زندگی میکنیم برای همیشه ادامه پیدا کند، تنها در صورتی میتوان وجود جهانهای دیگر را پذیرفت که بتوانند در فضایی بینهایت مرتب جمع شوند. در نتیجه، هر ذره باید ترتیبی خاص را تکرار کند. بر همین اساس، در یک فضای بینهایت بزرگ، هر ذره از منظومه شمسی و کهکشانهای دیگر بارها تکرار میشود؛ بنابراین ممکن است کل زندگی شما در جای دیگری از دنیا تکرار شود. مثلاً شما بارها وعده صبحانه دیروز را تکرار میکنید.
یکی دیگر از نظریات مربوط به جهان موازی را پژوهشگران مؤسسه فیزیک نظری پریمتر در واترلوی کانادا مطرح کردهاند. نیل توروک، پژوهشگر این مؤسسه میگوید: «بهجای اینکه بگوییم پیش از انفجار بزرگ جهان متفاوتی وجود داشته، میگوییم جهان پیش از آن انفجار بهنوعی تصویری از جهان پس از انفجار است.» این بدان معناست که همه چیز، از پروتونها و الکترونها گرفته تا کاری مثل شکستن یک تخممرغ، معکوس خواهد بود. آنتی پروتونها و الکترونهایی با بار مثبت، اتمها را میسازند و تخممرغهای شکستهشده به حالت قبلی خود درمیآیند و به داخل شکم مرغها برمیگردند. در نهایت، آن جهان سیر معکوسی پیدا میکند و به یک ذره بسیار کوچک تبدیل میشود، یعنی همان چیزی که این جهان در ابتدا بود. به زبان سادهتر، هر دو جهان بر اثر انفجار بزرگ ایجاد شدهاند و وقایع در هر دو معکوس اتفاق میافتند، درست مثل آینه!
جـ: دین
از جهت دینی نیز این مسئله کاملاً اثبات شده است. در آیات متعدد قرآن کریم بیان شده است که جهان برزخ و جهان قیامت وجود دارد. در یک آیهٔ بسیار زیبا این گونه خداوند فرمودند:
وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ 21 لَقَدْ کُنْتَ فِی غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَکَشَفْنا عَنْکَ غِطاءَکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ 22 وَ قالَ قَرِینُهُ هذا ما لَدَیَّ عَتِیدٌ 23 أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ 24 مَنَّاعٍ لِلْخَیْرِ مُعْتَدٍ مُرِیبٍ 25 الَّذِی جَعَلَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ فَأَلْقِیاهُ فِی الْعَذابِ الشَّدِیدِ ۲۶ – ق: ۲۱ الی ۲۶
«و هر نفسی را فرشتهای – برای حساب به محشر – کشاند و فرشتهای – بر نیک و بدش – گواهی دهد (۲۱) و تو – ای آدم نادان – از این – روز سخت مرگ – در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کار تو برانداختیم و امروز چشم بصیرتت بیناتر گردید (۲۲) و قرین وی – یعنی فرشته موکّل و شاهد او بدو – گوید: این همان اعمالی است که نزد من – برای امروز تو – محفوظ و مهیّاست (۲۳) – و خطاب آید که – امروز هر کافر معاند را به دوزخ درافکنید (۲۴) همان کافری که از هر کار خیر مانع میگشت و – به حق خدا و خلق – ستم میکرد و – در کار خدا و قیامت – به شک و ریب بود (۲۵) همان کافر مشرک که با خدای یکتا خدای دیگری جعل کرد، پس او را در عذاب سخت جهنم درافکنید (۲۶)»
در آیهٔ شریفهٔ دیگری، خداوند میفرماید:
يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ – روم: 7
«- اکثر – آنان به امور ظاهری از زندگی دنیا آگاهاند و از عالم آخرت – و وعده ثواب و عقاب حق – بهکلی بیخبرند.»
در این آیه نیز عالم آخرت یک جهان واقعی و موجود، اما در باطن و نه در طول و عرض این دنیا، معرفی شده است.
پس در نگاه دینی نیز کاملاً جهانهای موازی وجود دارد.
دقت شود رابطهٔ جهانهای برزخی و قیامت با این جهان طبق روایت، مثل یک انگشتر در یک بیابان بزرگ است. یعنی همانطور که یک انگشتر در مقابل بیابان بسیار کوچک است، اما در دل آن بیابان وجود دارد، این جهانی که الآن ما در آن زندگی میکنیم و از آن آگاهی داریم نیز در مقابل برزخ و قیامت بسیار کوچک است.
البته این جهان در دل جهان بالاتر قرار دارد. یعنی میتوان از این جهان به جهانهای دیگر که بسیار بزرگتر و جذابتر است، وارد شد.
همچنین جهان برزخ و قیامت برای انسانهای درستکار و پاک، پر از نور و طهارت و زیبایی و لذت است. اما برای افراد گنهکار و پلید، پر از سختی و چرک و پلیدی.
خداوند در قرآن کریم میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ ۖ وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ – حشر: ۱۸
«ای کسانی که ایمان آوردهاید از – مخالفت – خدا بپرهیزید؛ و هر کس باید بنگرد تا برای فردایش چه چیز از پیش فرستاده؛ و از خدا بپرهیزید که خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است.»
به تعبیر آیهٔ شریفه، ما اعمال خود را از اینجا به جایی دیگر میفرستیم. یعنی با هر عمل، در جهانهای برزخی و قیامت، موجوداتی متناسب با آن عمل، خلق میشود.
پس هر کس بنا بر اعمالش، در آن جهانها با موجودات رحمانی یا با موجودات غیر رحمانی و ملائکهٔ عذاب، روبهرو میشود.
همچنین جالب است بدانیم که دین اسلام کاملاً ما را به رفتن به این جهانهای پاک دعوت کرده است. خداوند با دستورالعملهای مختلف، ترسیم فرموده که اگر اعمال صالح انجام دهی، در جهانهای موازی پیشروی، در فضای رحمت قرار میگیری. یا اگر به دیگران ظلم کنی یا گناههای دیگر را مرتکب بشوی، در آن جهان دچار عذاب و سختی میشوی. یعنی اعمال ما کاملاً در آن جهانها منعکس شده و عواقبی را چه خوب و چه بد، در پی دارد.
عرفا بزرگ نیز در همین جهان با استمداد از ارواح ائمه علیهمالسلام، جهانهای دیگر را میدیدند و مواردی مثل چشم برزخی نیز اشاره به دیدن جهانهای موازی یا به تعبیر قرآن کریم، غیبی دارد.
پس اولاً جهانهای موازی از جهت عقلی و تجربی و دینی وجود دارد. ثانیاً این جهانها در باطن همینجا و در طول اینجا هست، یعنی آن جهانها این جهان را نیز دربرگرفته است. از جهت زمانی هم آن جا مکان زندگی بینهایت ماست.
پس جهانهای موازی در طول این جهان وجود دارد و نه اینکه ارزش هر دو یکی باشد. بلکه جهان برزخ و قیامت هم خیلی واقعیتر هستند و هم خیلی مهمتر از این جهان. تا جایی که ما تا ابد در آنجا زندگی خواهیم کرد و برای همین باید بیشتر به فکر آن جهان باشیم.
همچنین اعمال ما در آن جهانها مؤثر است و همین عمل ماست که جهان اخرویِ ما را میسازد، چه خوب، چه بد. یعنی اگر یک فردی با چشم برزخی به غیبتکردن یک فرد نگاه کند، جلوهٔ او را در جهان موازی یا همان برزخ، غیبتکننده را در حال خوردنِ گوشتِ برادرِ دینی خود، میبیند.
د: معنویتهای جدید
برخی از گروههای نئوپاگان، از جمله اکوپاگانها، خود را آنیمیست میدانند، به این معنی که آنها به جامعه متنوع موجودات زنده و ارواحی که انسانها با آنها جهان و کیهان را به اشتراک میگذارند، احترام میگذارند. [1] جنبش پاگانیستی عصر جدید معمولاً ویژگیهای آنیمیستی را در اثبات وجود ارواح طبیعت نشان میدهد. [2] اصطلاح آنیمیسم به مفهومی فلسفی، مذهبی و معنوی اشاره دارد که نهتنها انسانها و حیوانات، بلکه گیاهان، سنگها و دیگر اشیا و پدیدههای طبیعی مانند کوهها، رودخانهها و رعدوبرق نیز ماهیت معنوی مشخصی دارند. [3]و[4] تماس با موجودات غیرمادی ساکن این جهان روح نیز در انیمیسم ممکن است. [5] مفهوم آنیمیسم را میتوان در ادیان چندخدایی و توحیدی و همچنین در نظامهای اعتقادی مردم بومی مانند شمنیسم یافت. [6] قدیمیترین شواهد یافت شده برای ایده کلی جوهر معنوی به دوره پارینهسنگی میانی بازمیگردد. [7]
مذهب بودیسم که از بنیانهای فکری معنویت عصر جدید است نیز در مورد نظریه چندجهانی ایدههایی دارد. برای مثال مفهوم جهانهای بینهایت در منابع بودایی از جمله آپاناکا جاتاکا (Apannaka Jataka) ذکر شده است. در این کتاب از زبان بودای اول آمده است: «مریدان، هیچ جا بین پایینترین دوزخهای پایین و بالاترین بهشت بالا، هیچ جا در تمام جهانهای لایتناهی که به راست و چپ کشیده میشوند، برابر و بسیار کمتر از یک بودا وجود ندارد. غیرقابلمحاسبه، برتری است که از اطاعت از احکام و دیگر اعمال بافضیلت سرچشمه میگیرد.»
پیُتر دمیانوویچ اوسپنسکی (Pyotr Demianovich Ouspenskii) فیلسوف و پیشگام جنبش پاگانیستی عصر جدید در سال ۱۹۳۴ اظهار داشت: «ذهن ما توسعه احتمالات را همیشه تنها در یکجهت دنبال میکند. اما در واقع، هر لحظه شامل تعداد بسیار زیادی از احتمالات است و همه آنها به فعلیت رسیدهاند، اما ما آنها را ندیده و درک نمیکنیم. ما همیشه تنها یکی از واقعیتها را میبینیم و در این دروغ، فقر و محدودیت ذهن انسان نهفته است. اما اگر ما سعی کنیم تحقق تمام احتمالات لحظه حال، لحظه بعد و دیگر لحظات را تصور کنیم، احساس خواهیم کرد که جهان به طور بینهایت در حال رشد است، پیوسته در خود ضرب میشود و به طور غیر قابل اندازهای غنی میشود و کاملاً با دنیای مسطح و محدودی که تا به این لحظه برای خود تصور کردهایم، متفاوت است.» [8]
منابع و مأخذ:
https://www.chetor.com/271505-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B2%DB%8C
[1] Pizza, Murphy, and James R. Lewis. 2008. Handbook of Contemporary Paganism. pp. 408–09.
[2] Hanegraaff, Wouter J. 1998. New Age Religion and Western Culture. p. 199.
[3] Stringer, Martin D.. “Rethinking Animism: Thoughts from the Infancy of our Discipline”. Journal of the Royal Anthropological Institute 5 (4): 541-56. doi:10.2307/2661147. https://dx.doi.org/10.2307%2F2661147
[4] Hornborg, Alf (2006). “Animism, fetishism, and objectivism as strategies for knowing (or not knowing) the world”. Ethnos: Journal of Anthropology 71 (1): 21–32. doi:10.1080/00141840600603129. https://dx.doi.org/10.1080%2F00141840600603129
[5] Harvey, Graham (2005). Animism: Respecting the Living World.. London: Hurst & Co.. p. 122. ISBN 978-0-231-13701-0.
[6] Park, George Kerlin. “Animism”. https://www.britannica.com/topic/animism. Retrieved 21 March 2019.
[7] Narr, Karl J.. “Prehistoric Religion. The beliefs and practices of Stone Age peoples.”. https://www.britannica.com/topic/prehistoric-religion. Retrieved 21 March 2019.
[8] Ouspensky, P. D. (1934). A New Model of the Universe: Principles of the Psychological Method in Its Application to Problems of Science, Religion and Art (2nd ed.). London: Routledge.